چهار شنبه سوری سال 90
سلام، خیلی وقته که به وبلاگم سری نزدم. هم از کار زیاد مامانمه، هم از تنبلی!!!! قبل از اینکه در مورد تولدم بگم، می خوام از چهارشنبه سوری براتون تعریف کنم. چون هم خیلی خوش گذشت، هم مطلبش کمتره و هم مامانم عکس هاشو آماده کرده. جاتون خالی.... ما روز چهارشنبه سوری صبح زود با مامان و بابایی و خاله هام و عموهام رفتیم متین آباد!!!! بین کاشان و نطنز.... کویری بود... به به ... قبل از اینکه مراسم چهارشنبه سوری شروع بشه، بابایی مثل همیشه دوربین رو برداشت و از من عکس گرفت. اول توی اتاق با خاله ام نشستم و خستگی در کردم. یه تخت همگانی با یک عالمه لحاف روش و بالش دورش بود که خیلی جالب بود. یه سینی بزرگ هم گذاشته بودن...
نویسنده :
بکتاش
15:20